سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و به پسر خود محمد بن حنفیه فرمود : ] پسرکم از درویشى بر تو ترسانم . پس ، از آن به خدا پناه بر که درویشى دین را زیان دارد و خرد را سرگردان کند و دشمنى پدید آرد . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :29
بازدید دیروز :28
کل بازدید :265303
تعداد کل یاداشته ها : 180
103/2/6
7:31 ع
موسیقی
مشخصات مدیروبلاگ
 
شقایق صحرایی[2]
چقدر تصفیه شدن خوب است. هر آدمی یک « حضرت آدم» است. خاکی سفت و سخت رسوبی چون سفال که از سیل جاری و خروشان و خرمی برانگیز بر زمین می ماند و می بندد و صدها بذر امیدوار شکافتن و هزارها ساقه ی نازک و بی تاب روئیدن و از خاک به خورشید سر زدن را در زیر می گیرد و خفه می کند و می پوساند ... و آنگاه در این خاک رسوبی «روح خدا» و سپس آگاهی بر همه ی نام ها و در نتیجه سجده ی تمامی فرشتگان در پایش و از آن پس داستان بهشت و تنهایی و نیاز به جفت و خلق حوا از خاک آدم و عصیان و هبوط به این زمین و حیرت و طرد و غربت و محکومیت رنج و جنگ و عطش و توبه و ناله ی بازگشت و ضجه ی این گیلگمش در زیر این آسمان غریب و سرد و سنگین که بر روی سینه اش افتاده است و نفس کشیدن را بر او عذاب کرده است و سخت ترین فصل این سریال خود « زندگی »، درام مصیبت بار و تحمل ناپذیر « زندگی کردن»! که آدمی در آن تجزیه می شود و بدان آلوده ...

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
برای دخترم ... عناوین یادداشتها[153]

با یاد دوست  


تا آمدی کمی بنشینی کنارمان
تقدیر اشاره کرد به کم بودن زمان

از روی خاک با کمی اکراه پا شدی
رفتی وضو گرفتی از اشراق و بعد از آن

هجده نفس کشیدی و رکعت به رکعتش
نزدیک تر شدی به خودت،ذات بی نشان

کم مانده بود در ده پیغمبر خدا
مردم خدایشان بشود:یک زن جوان!

می خواستی جلوه کنی بر زمین ولی
توحید غیرتی شد و بردت به آسمان

از عصر جاهلیت آن ها، تو را گرفت
دادت به درک ناقص این آخرالزمان

حالا هزار سال پس از تو رسیده اند
اهل زمین به قسمت جذاب داستان

جایی که آسمان به زمین رزق می دهد
از سفره ی نگاه تو، بانوی مهربان!

در کوچه های ساکت و مرطوب شهر ما
حس می شود حضور شما موقع اذان

اما هنوز منظره ی بکر خالقی
که وا نشد به دیدن تو چشم دیگران

این شعر را بگیر و برای فرشته ها
با لهجه ی خدا و صدای خودت بخوان...

هادی جان فدا


89/2/25::: 9:6 ع
نظر()