همچو برگی از خزان افتاده در راهم خدایا
با دلی افسرده در طوفانی از آهم خدایا
کو مرا حالی که در هستی تو را خوانم خدایا
کو مرا مستی که تا دستی برافشانم خدایا
افسانه!
نخوان!
ای افسانه نخوان!
این افسانه را باز مخوان!
* * *
گاهی اوقات غفلت هم چیز خوبی است. به قول دوستی « گاهی چشمان خود را ببند، در پشت این پلک های بسته، درب های باز را می بینی»
چشمان خود را بستم تا آنکه خود را در جوار همان کلبه ی صحرایی دوست داشتنی یافتم. کلبه ای که هر بار در نگاهم جذابیت بیشتری می یابد، چرا که فراغت و آرامش بی بدیلی را بر کناره ی جاده ای که بدون وقفه بستر رفتن ها و آمدن های پیاپی است امکان پذیر می سازد.
خصوصا آنکه دیگر می دانم در پس این تپه ها و نرسیده به آن کوه ها، بهشت گمشده ای پنهان شده است که تلالو تازگی است و طراوتی در دل این کویر تشنه!
و این بار مواجهه با نوشته ای از دکتر باستانی پاریزی با این مضمون که: زمانی که آدم در هند قدیم بر زمین فرود آمد، نخستین چیزی که در پیش روی او قرار گرفت «راه» بود ...
راه و کشاورزی و ساختن ...
راه و رفتن ...
راه و ...
و من در همه ی این راه ها همواره در پی « نو شدن» بوده ام!
این راه، این صحرا و کمی دورتر آن کوه ها چه زیبا و چه خوش وقت باز مرا خواندند؛
هنگامه ی از نو زاده شدن از رگ و ریشه ی این صحرا به گوش می رسد،
و خوب می دانم که در پس این سکوت، غوغایی تارو پود این بی کرانه را با نقش حیات در هم می تند؛
گویا دیگر وقت تمام است!
غفلت هر اندازه هم که خوب باشد، هر چقدر هم که سپید و بی رنگ و بی آلایش باشد، بازهم سرد است ...
و سرما بیخ و بن و ریشه می زند!
فرصت نجات سرما در پیش است،
دست سردی را با حرارت نگاه یک مرغ مهاجر می بایست فشرد و در دستان زمین گذاشت و به راه افتاد...
تا با یک دم، دم مسیحایی بهار را در کالبد گلین آن بازآفرید و جانش را به اعتدال رساند!
غفلت همیشه هم خوب نیست؛
آنگاه که چشم می گشایی و خود را در میانه ی راه می یابی!
به مقصد نزدیک شده ای ... آیا به مقصود هم؟
پ.ن.1. پ.ن.2. هیچ ربطی به مطلب اصلی ندارد!
پ.ن.2. پ.ن.3. یک پی نوشت متفاوت است.
پ.ن.3. پ.ن.4. جایزه هم دارد!
پ.ن.4. از کلیه ی دوستان بالاخص از هموطنان مقیم پایتخت تقاضامندم به سوال پ.ن.5. پاسخ دهند و حقیر را من الظلمات الی النور رهنمون سازند.
پ.ن.5. میان اینهمه آسمان خراش و مراکز تجاری مجلل، اینقدر توی تهران پول نیست که بارگاه امامزاده صالح (ع) هنوز که هنوزه در دست ساخت است و وضعیت آن نه مناسب زیارتگاهی در قلب پایتخت؟!
پ.ن.6. بابا تجریش! بابا شهرداری منطقه یک! واقعا متاسفم!
پ.ن.7. پاسخ به سوال پ.ن.5. برای همه آزاد می باشد لیکن جایزه مختص هموطنان مقیم پایتخت است.