با یاد دوست
زمستان امسال که زمستان نبود!
هم خودش زمستان نبود هم اینکه من دقیقا از اول زمستان تا همین یک هفته ی پیش خانه نشینی اختیار کرده و در کنج عزلت خویش خوش می گذراندم ...
فلذا برای اینکه زمستان را این دم اخری درک کنیم راه شمال در پیش گرفتیم ...
و قسمتی از سرمای آن را هم در قاب عکس ها بسته بندی کردم تا شما هم یخ بزنید ...
ضمنا این عکس ها و مطمنا این سفر در تقابل کامل با سفر خردادماه امسال قرار دارد ...
چرا که جاده همان بود و مقصد همان ...
لکن بهار گیلان را از جاده ی انحرافی تجربه کردیم و زمستان زیباکنار را تخته گاز
البته این سفر تجزیه تحلیل خاصی نداره ...
فقط عکس هایش را ببینید و یخ بزنید لطفا!
دره ی منجیل که معرف حضور حضرات هست ...
تنها نقطه ای که هوای اون طرف کوه می تونه به این طرف کوه نفوذ کنه ...
حالا کی می دونه اینجا پشت کوه کجا میشه؟
زمستان نمناک امامزاده هاشم (ع) :
فکر می کنم این هم از مناظر اطراف امامزاده باشد:
این هم تصویر دیگری از مزارع مسیر رشت که من اعتراض داشتم چرا مثل شهرنشینان از خود راضی همه اش باید از اینجا عبور کنیم؟
خب یه بار هم پیاده شویم و برویم توی این کلبه ها چای بخوریم
حالا مثلا انگار کسی راهمان میده
خب بعدش رسیدیم زیباکنار و ...
چشم هایتان را ببندید تا یه چیزی نشانتان بدهم ...
این خانم طاووسه به همراه همسرش ...
آقا طاووسه و این ...
آقا خروسه با موهای فَشِن
به همراه چند مدل مرغ و خروس های کلاس دیگه
و یه حوض ماهی سرخ مامانی و اینا توی مجتمع توریستی زیباکنار زندگی می کنند
و در کنار این
درخت بالنگ روزگار خوش و خرمی را می گذرانند ... خیلی با حاله ... حتما برید ببینید!
این عکس بعدی کاملا در تقابل هست با عکسی که خردادماه از شالیزارهای گیلان گرفتم
اون سبزی را با این سردی مقایسه کنید و یک انشا در موردش بنویسید
خب اگه دلتون حسابی برای دریا لک زده دیگه بریم سراغ آبی سرد خزر ...
نظرتون چیه؟
اگه حسابی یختون زد برای این صیادان عزیز و زحمتکش
دعا کنید و هیچ موقع برای تیغ ماهی غرغر نکنید ...
راستی یه خبر!
جاده های سرد شمالی به همین زودی به پیشباز بهار رفته!
درخت ها بعضا شکوفه کردند و جاده ها و تابلوها در دست تعمیر و مرمت هستند!